سبک من

نوشته های شخصی ملهم از احساسات و تفکراتم

سبک من

نوشته های شخصی ملهم از احساسات و تفکراتم

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند

   همیشه بهم آرامش میده. با آرامش حرف میزنه، از موضوعاتی میگه که بهش فکر کرده، از موضوعاتی میگه که من بهش فکر می کنم.  دغدغه های فکریم را می فهمه و کمکم میکنه بهتر با مشکلاتم برخورد کنم. راحت و صمیمیه. خوش خنده و خوش قلبه. همیشه برام یه دوست خیلی خوب بوده. هیچ وقت نتونستم براش کاری بکنم و این ناراحتم میکنه. ماه پیش که تو مراسم عروسیش بودم، دنیا دنیا خوشحال بودم. 

   هر موقع میبینمش عمیقاْ خوشحال میشم. از ته دل شاد میشم. چه روزها و شبهایی که غمگین رفتم پیشش و شاد برگشتم ... چه راحت در مقام محرم دل قرار می گیره و چه آسون میشه گفتن رازهای سر به مهر. دلم میخواست یه یادگاری براش تهیه می کردم، نمیدونم چی ولی یه چیز ماندگار، به فکرش هستم.

   دکتر شریعتی تو مجموعه «هبوط در کویر» یه نوشته داره به نام «معبودهای من». از وقتی این نوشته را خوندنم همیشه به معبودهای خودم فکر کرده ام. این دوستم حتماْ تو لیست معبودهای من هست، البته در لیستی که با گستردگی بیشتری نسبت به آنچه دکتر شریعتی منظورشون بوده تهیه بشه.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد