سبک من

نوشته های شخصی ملهم از احساسات و تفکراتم

سبک من

نوشته های شخصی ملهم از احساسات و تفکراتم

جرم صداقت

   خیلی خوب یادمه ... داشتم با یه آدم به تجربه، با یه نفر که خوب منو شناخته بود حرف میزدم. داشتم از مشکلاتم می گفتم. یه موقعیش یه حرفهایی بهم زد که امیدوار کننده بود. بهش گفتم: برای دل خوشی من میگین؟ جوابش باعث شد از اون به بعد در حرف ها و رفتارهام خیلی بیشتر دقت کنم. باعث شد یه کم عوض بشم. بهم گفت من امید نمی فروشم ...

   خیلی راحته که برای دل خوشیه آدمها یا حداقل ناراحت نشدنشون حرفهایی امیدوار کننده زد. حرف هایی که دوست دارن بشنون. و خیلی وقت ها این کار را می کنیم و خیلی از حرف هایی که می شنویم هم از همین دست هستند. ولی، چقدر سخته صداقت. صمیمیت صداقت تلخ بیشتر از حرف های دل خوش کن نیست؟ ...

سعی کردم از اون به بعد بیشتر صادق باشم مخصوصاْ ... با کسایی که دوستشون دارم. و دوست دارم همین طوری باهام رفتار بشه. حاضرم تاوانش را پس بدم، همینطوری که الان دارم پس میدم. صداقت زیاد تبعات داره ولی سعی می کنم حفظش کنم ... به کسایی که دوستشون دارم امید نمی فروشم ... جرم صداقت خیلی غریبه ...

نظرات 1 + ارسال نظر
پوپک یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:33 ق.ظ

موافقم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد