-
کلیدی از جنس دیگر
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1388 23:33
آهنگ شروع میشه ... یه دوئت پیانو-ویولن ... از همونایی که خیلی دوست دارم ... کم کم فکر و احساسم با آهنگ رزونانس میکنن، کم کم همه وجودم را دربر میگیره. کم کم آهنگ همه حرف های نگفتم را برام میخونه. چطوری میشه این احساسات را منتقل کرد؟ ... همه وجودم با آهنگ پرواز می کنه. بعضی آهنگ ها کلیدن، کلید قلب ...
-
در جستجوی خوشبختی
چهارشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1388 22:15
Normal 0 MicrosoftInternetExplorer4 خوشبختی ... واژه ای که هر روز می شنویم. واژه عجیبی که میتونه دستاورد همه عمر ما را خیلی ساده خلاصه کنه. احساسی که همه تفکرات، احساسات، خصوصیات فردی، شرایط خانوادگی، فیزیکی، اجتماعی، علمی، اقتصادی، مذهبی ما را در بر می گیره. چقدر عجیب و شگفت انگیز که هر آدمی خوشبختی را یه جور تعریف...
-
یوسف گم گشته
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1388 23:05
منم و یه تصمیم بزرگ ... کاش همه آثارش فقط به خودم مربوط میشد. بعضی وقت ها احساس می کنم چقدر زندگی کردن سخت میشه. احساس می کنم چقدر بار سنگینی بر عهده هر کسی که به این دنیا میاد گذاشته میشه: آسمان با امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند میشه سرسری زندگی کرد. میشه به جای تحلیل زندگی فقط زندگی کرد. میشه زود...
-
طعم آخرین
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1388 01:13
همه چی طعم آخرین میده، طعمی که من ازش متنفرم ... منم و یه دنیا حرف نگفته، یه دنیا احساس پرواز نکرده ... از رنجی که می بریم ... انگار همه وجودم داره یخ میزنه ... انگار همه اتفاقات پیرامون داره تو مغزم فریز میشه تا سالها بعد ... کاش ... نگران خودم هستم ... یارب کجاست محرم رازی که یک زمان دل شرح آن دهد که چه دید و چها...
-
Live From Cyprus 3
یکشنبه 30 فروردینماه سال 1388 21:33
قبلاْ خیلی کم از قبرس شنیده بودم و فقط همه می گفتن جای گرونیه! به نظرم جزیره فوق العاده قشنگیه که جاذبه های زیادی داره. قبرس از هر نظر برعکس ایرانه! فقط حدود ۸۰۰۰۰۰ نفر جمعیت داره، ایران حدود ۷۰ میلیون. مساحت کل قبرس حدود ۹۰۰۰ کیلومتر مربع هست و ایران بیش از ۶/۱ میلیون کیلومتر مربع. در این جزیره تقریباْ همه نوع آزادی...
-
Live From Cyprus 2
جمعه 28 فروردینماه سال 1388 22:14
امروز Ayia Napa بودم. مسیر لارناکا - آیاناپا فوق العاده قشنگ و دیدنیه. مدیترانه خیلی زیبا و دیدنیه و تمیزی هوا این قشنگی را دوچندان کرده. آیا ناپا یه پارک آبی معروف داره که بزرگترین پارک آبی اروپاست. در کل جالب بود و همه چی خیلی تمیز، منظم و با برنامه بود. یه کم ناراحت شدم که چرا مثه بچه هایی که اونجا بودن لذت نمی...
-
Live From Cyprus 1
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1388 23:41
اینجا وسط آبهای مدیترانه، جزیره قبرس، شهر لارناکاست. چند روزه تجربه های جالبی داشتم. هوا فوق العاده تمیزه و دریای مدیترانه واقعاً زیباست. اینجا خیابون معروفی داره به نام ّFinikoudes. یک طرف این حیابون ساحل و طرف دیگه پر از رستوران و کافه است. مردم از عصر میان و رستوران ها را پر می کنن. حال و هوای این خیابون را واقعاً...
-
دوست کوچک من :)
چهارشنبه 19 فروردینماه سال 1388 15:34
هیچ چیزی برای من نمی تونه جایگزین بازی با یه بچه یک ساله بشه . چه احساس عمیقی دارم وقتی بغلش می کنم. چقدر دوست داشتنیه وقتی باهش بازی می کنم. تمام خوشبختی را در چشم های معصومش می بینم. خنده ها و گریه های بی ریا بی نهایت تاثیر گذاره . آروم و عمیق در بغلم خوابیده بود و من دلم می خواست اون لحظه تا ابدیت ادامه داشته باشه .
-
دو راهی
چهارشنبه 19 فروردینماه سال 1388 15:27
ممکنه تا هفته آینده همین روز اتفاقاتی رقم بخوره که مسیر زندگیم را تغییر بده. این برای من که تغییرات جدی در زندگیم زیاد نبوده می تونه همراه با تشویش خاطر باشه. در واقع جریانی را که شروع کردم ممکنه تا سالها آثار مختلف و متفاوتی به همراه داشته باشه. میتونه فرصت باشه یا تهدید. میتونه بار به دست آوردنش بیشتر باشه، ممکنه...
-
جزئی از مه، جزئی از بادم
جمعه 14 فروردینماه سال 1388 15:18
مثه هر وقت دیگه ای که اینجا بودم، یه چیزه عجیبی دم غروب منو به سمت دریا می کشونه. با اینکه آسمون ابریه و می دونم که از اغواگری های خورشید در افق خبری نیست، راه می افتم. مه رقیقی شروع میشه و من احساس خوبی پیدا می کنم. هر چه به دریا نزدیک تر میشم مه بیشتر و بیشتر میشه و من دیدم کمتر میشه. به دریا و اسکله که می رسم به...
-
کوری
پنجشنبه 13 فروردینماه سال 1388 19:40
کتاب کوری نوشته ژوزه ساراماگو نویسنده معروف پرتغالی است. این کتاب در سال ۱۹۹۵ نوشته شده و ساراماگو هم در سال ۱۹۹۸ جایزه نوبل ادبیات دریافت کرده. این کتاب توسط دو ناشر به فارسی برگردانده شده که من ترجمه مینو مشیری را خوندم. کوری یه رمان فلسفی خاص هست. نوع شخصیت پردازی، فضا سازی داستان و نوع روایت بسیار متفاوت از بقیه...
-
بادبادک باز
سهشنبه 11 فروردینماه سال 1388 20:08
بادبادک باز نوشته خالد حسینی نویسنده افغانی مقیم آمریکاست. این کتاب در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و با استقبال گسترده روبرو شد. ترجمه مهدی غبرائی از این کتاب را در روزهای آخر سال ۸۷ خوندم. این کتاب توسط یه دوست خیلی خوب به من هدیه شده بود . قبل از این که کتاب را بخونم احساس می کردم نوشته های یه نویسنده افغانی شاید چندان برام...
-
روز اول
شنبه 1 فروردینماه سال 1388 23:38
اولین روز. سال نو را به کسایی که اینجا را می خونن تبریک میگم و امیدوارم که سال خوبی داشته باشن. امروز این وبلاگ ۱ ساله شد و من از نوع نوشته هام به خصوص در نیمه دوم سال ۱۲۸۷ راضی هستم. به نظرم تا حد خوبی به هدفی مه داشتم رسیده ام. من اهل مسافرت هستم یا بهتر بگم مسافرت را دوست دارم. امروز داشتم فکر می کردم که من فقط ۶...
-
مرز بی نهایت دنیاهای من
شنبه 24 اسفندماه سال 1387 21:58
غم غریبیه ... تو دنیای درونی عجیبی گیر افتادم و انگار راهی نیست ... این روزها بیشتر چشم به آسمان دارم ... انگار فاصله پر نشدنی بین درونم و بیرونم داره هر روز بیشتر میشه ... من دارم در لبه بین دو دنیا زندگی می کنم ... چه توصیف قشنگ و جامعی کردم از خودم چند سال پیش ... موقعی که نوشتم من روی دیوار زندگی می کنم ... دو طرف...
-
The fire is cooling down
چهارشنبه 21 اسفندماه سال 1387 12:25
Hurry Up, Hurry Up ... The storm is getting near ... Hurry Up ... I can feel the cold wind on my skin, the fire is cooling down ... We must save this fire, the unique fire, the inspired fire ... Hurry Up my friends, we must save the divine gift ... There is no time for thinking, there is no room for being logical, the...
-
ماجرای عجیب سگی در شب
جمعه 16 اسفندماه سال 1387 20:14
کتاب "ماجرای عجیب سگی در شب" نوشته مارک هادون به ترجمه شیلا ساسانی را اخیراْ با سرعت خیلی زیاد خوندم (ظرف ۲۴ ساعت). این کتاب معروف ترین اثر مارک هادون هست و جوایز زیادی را هم به خودش اختصاص داده. شخصیت اصلی داستان که راوی هم هست، پسر بچه ای مبتلا به سندروم اوتیسم هست. به نظر من هادون بسیار هنرمندانه طرز...
-
آه از آن نرگس جادو که چه باری انگیخت
پنجشنبه 15 اسفندماه سال 1387 13:10
اپیزود اول: کارها خوب پیش میره، ظاهراْ مشکلی نیست که قابل حل نباشه. چند روز خوب را به طریقی که برام خوب باشه گذروندم و تونستم یه بازسازی موقت ولی خوب روحی انجام بدم. ضرب آهنگ این چند روز ملایم و دوست داشتنیه. آزادانه و بر اساس احساسم عمل می کنم. مثلاْ دوست دارم ناهار یه بستنی بخورم و یا چند ساعت پیاده روی کنم. دوست...
-
خدای تنهایی های من
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 22:07
انگار داره پست های اعتراض آمیزم زیاد میشه، ولی نمی تونم نگم ... هر کس مسئول زندگی خودش هست، مخصوصاْ در سن من ... ولی ... این چه حرفیه ... من که چیزی نخواستم، حتی اعتراضی نداشتم و ندارم ...حق اینکه چیزی بخوام هم ندارم ... تحت شدید ترین فشارها بودم، تنهای تنها، همیشه سعی کردم چیزی به روی خودم نیارم غیر از این محیط مجازی...
-
جای آنست که خون موج زند در دل لعل
پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1387 21:44
همیشه چیزی که دیگران بگن خیلی مقبول تر از حرف منه ... حتی اگه دقیقاْ همون حرف من باشه! خیلی اتفاق افتاده، خیلی ... اونقدر که نتونم بگم اتفاقی بوده ... همیشه سعی کردم حرف هام منطقی باشه، سعی کردم تا اونجا که میشه مستند باشه ... خیلی ها بهم گفتن که حرف هات منطقی هست یا اینکه تحلیلت خوبه ... خب، هر جور راحتین، ولی خب...
-
آتش افکار
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1387 22:46
یه دفعه به این فکر افتادم که ... " من از دست دادم" ... یه فرصت تکرار نشدنی ... فکر کردم چقدر همه چی می تونست متفاوت باشه، چقدر ... با خودم فکر کردم چرا "هیچ کس" هیچ کمکی نکرد ... داشتم فکر می کردم آدم در هر سنی به یه سطحی از کمک نیاز داره ... داشتم فکر می کردم ... خدایا چه افکار غریب و سنگینی ......
-
Amadeus
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1387 21:34
امروز فیلم Amadeus را دیدم. این فیلم محصول 1984، به کارگردانی Milos Friman به بررسی زندگی ولفگانگ آمادئوس موتزارت آهنگ ساز شهیر اتریشی می پردازه. این فیلم برنده 8 جایزه اسکار و 4 جایزه Golden Globe شده. من از دیدن فیلم کاملاً لذت بردم. به نظرم از نظر بازی، موسیقی و صحنه آرایی فوق العاده فیلم خوبی هست. از نوجوانی به...
-
خواب های عجیب
شنبه 26 بهمنماه سال 1387 17:55
چند شبه خواب های عجیبی می بینیم. آدم هایی که مدت ها ندیدمشون را در فضای جالب می بینم ... اینقدر تاثیر گذاره که صبح که بیدار میشم تا کلی وقت نشستم رو تخت و فکر می کنم. احساس می کنم این خواب ها یه خوفی برای گفتن دارن ... ولی نمیدونم چی. خواب دیدن واقعاً پدیده جالب هست.
-
غیر قابل بخشش
چهارشنبه 23 بهمنماه سال 1387 19:14
بعضی از چیزها برام غیر قابل بخششه ... لااقل زمان زیادی باید بگذره تا برام کمرنگ بشه ... امشب نخواهم رفت ... با همه احتیاجی که به بیرون رفتن و حرف زدن و ... دارم، با همه بی حوصلگی امروز ... در واقع این یه حالت درونیه که نیاز به زمان داره ... می دونم زمانی که به حالت عادی برگردم ممکنه خیلی دیر شده باشه ... همیشه خیلی به...
-
Life is Beautiful
یکشنبه 20 بهمنماه سال 1387 23:25
دیروز یه فیلم فوق العاده دیدم به اسم "Life is beautiful". این فیلم محصول سال 1997 و به کارگردانی Roberto benigni ایتالیایی ساخته شده و خود Benigni هم نقش اول فیلم را بازی کرده. Life is Beautuful برنده 3 جایزه اسکار و همچنین برنده جایزه ویژه هیات ژوری از جشنواره کن شده. به نظر من فیلم از هر نظر فوق العادس و...
-
فکر می کنم ...
جمعه 18 بهمنماه سال 1387 21:44
فکر می کنم ... میگم محمدرضا داری خودتو گول میزنی ... می دونی چی کمه، می دونی چقدر اذیت کنندس ... تمام عمرت می خوای به روی خودت نیاری؟ ... این حسرت برات می مونه ... بازم خوبه میتونم خودم را تحلیل کنم در این حد ...
-
Father and Daughter
پنجشنبه 17 بهمنماه سال 1387 19:42
یه انیمشین کوتاه دیدم که خیلی زیاد تاثیرگذار بود. اسمش "Father and Daughter" و کارگردانش "Micheal Dudok" هست. فکر نمی کردم در 8 دقیقه و 13 ثانیه اینقدر احساساتی بشم و ... آهنگش هم خیلی فوق العادس ... این انیمیشن در سال 2000 اسکار بهترین فیلم انیمیشنی کوتاه را برده. مفاهیم عمیقی که هیچ وقت، هیچ وقت...
-
جزء دوست داشتنی زندگی من
چهارشنبه 16 بهمنماه سال 1387 21:50
روز ورزشی خیلی خوبی بود. یک ساعت دویدم که خیلی کیف داشت، این ششمین جلسه تمرینم بود که خودم برای خودم تنظیم کرده بودم. استخر هم رفتم که اون هم خیلی خوب بود. بعدشم به یه دوست خیلی خوب یک ساعتی گپ زدیم. الان احساس آرامش می کنم. ورزش همیشه برام فوق العاده بوده و امیدوارم این روند ادامه داشته باشه. در ادامه برنامه دو،...
-
روز خوب
جمعه 11 بهمنماه سال 1387 00:21
امروز روز خوبی برای من بود. اتفاق های خوشحال کننده ای افتاد . خبر آخری از این جهت خوشحالم کرد که نتیجه یه تلاش چند ساله بود. این نتیجه را هر چند با کلی زحمت، وقت و هزینه به دست اوردم ولی به نظرم کاملاْ ارزشمند هست. ممکنه تبعات این خبر و این نتیجه سختی ها و مشقات زیادی داشته باشه ولی خوب فعلاْ تا این مرحله خوب بوده و...
-
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
چهارشنبه 9 بهمنماه سال 1387 19:59
بهترین کاری بود که چند وقت اخیر انجام داده بودم. رفتیم دو تا عروسک و یه ماشین اسباب بازی گرفتیم برای اون بچه ها ... چه بچه های فوق العاده ای ... درسته خانوادشون از لحاظ مالی در سطح بالایی نیستن ولی از لحاظ شخصیت و فرهنگ مسلماْ از خیلی از آدمهای جامعه ما که فکر میکنن خیلی مهم هستن بالاترند ... اون بچه ها هم یه هدیه...
-
هدیه خدایی
دوشنبه 7 بهمنماه سال 1387 20:12
چه حسی بهت دست میده وقتی یه بچه ۱۱ ماهه پستونکش را در میاده و بهت تعارفش میکنه ... این پستونک عزیزترین و شاید تنها داراییشه ... آدم بزرگها کی چنین گذشتی دارن؟ ... کی؟ ... چه دنیای عظیمی دارن بچه ها به خصوص قبل از اینکه آلوده این دنیای پر از دروغ، تزویر و تهمت و خودخواهی بشن ... از ته دل گریه می کنن، از ته دل میخندن،...